پیش معلم پرورشی رفتم گفتم می شود من هم امروز مداحی کنم گفت بله.وقت عزاداری فرارسید پیش آقای امیری رفتم گفتم آقای امیری مابیاییم جوابم راندادبار2بار3بار4بار5جوابی نشنیدم ناراحت شدم باخودم گفتم باشد روزی که آن آقای امیری به من التماس کند که فقط یک دقیقه برایش بخوانم آخرمرد عاقل حدعقل بگونمی توانی بخوانی جوابم رابده